بسیج دانشکده فنی

طبقه بندی موضوعی

مجیدخسروپور

اشاره: متن تلاش دارد تا به مقدمه‌ای از چگونگی انتخاب مسیر بپردازد، طبیعتا هر انتخابی از آن جا که بایسته است آگاهانه باشد نه از سر غفلت- ذیل هدفی تعریف میشود. بی هدفی به سردرگمی در انتخاب منجر خواهد شد. از آنجا که پایه های بحث پیش رو دینی است فلذا با رجوع به منابع و متفکران دینی بحث شده است. و تلاشی برای اثبات حرفها از طریق غیردینی یا بر اساس اهداف برون دینی نخواهد داشت، برای مثال بررسی نخواهیم کرد که چرا هدف زندگی نباید بهره هرچه بیشتر از دنیا باشد، از طرفی سیر متن هم این طور نخواهد بود که ابتدا بی هدفی و سردرگمی انسان عصر تکنولوژی تبیین شود و بعد به سراغ ایجاب برویم.

علی صفائی حائری در کتاب "اندیشه من" پس از بررسی، نقد و رد مذاهبی که از آن ها با عناوین "عاطفی" و "دستوری" یاد میکند- که در هر دو تفکر کمرنگ است- از مذهب "اصیل" که بنا شده بر تفکر است میگوید: «دین اسلام با تفکر شروع می‌شود "بگو شما را به یک چیز موعظه می‌کنم که برای خدا به پا خیزید و تفکر کنید"(سبا، 46)؛ با تفکر در تاریخ "آیا در زمین سیر نمی‌کنند و نمی‌بینند عاقبت کسانی که قبل از آن ها بودند چه شد؟"(روم،9/ محمد،10)؛ با تفکر در پدیده ها و آیه‌ها "آیا نگاه نمی کنند به ملکوت آسمان ها و زمین؟"(اعراف، 185)؛ در انسان، استعدادهایش، آفرینش و خلقتش "آیا تفکر نمی کنند در خودشان که خداوند آسمان ها و زمین و آنچه را بین آن هاست نیافرید مگر به حق؟"(روم،8)» سپس بیان میکند که انسان با تفکر در موارد بالا به شناختی نسبت به خود، خدا، طبیعت و تاریخ می‌رسد و این شناخت باعث می‌شود که به نقص خود پی برده و به سمت کمال مطلق که خداوند است حرکت کند.

شهید مطهری در کتاب "هدف زندگی" میگوید: «در قرآن یکجا تصریح میکند "جن و انس را خلق نکردیم مگر برای عبادت" غایت خلقت انسان و موجود دیگری را که جن مینامد عبادت شمره است، این ممکن است برای فهم ما خیلی ثقیل باشد... ولی به هر حال قرآن این مطلب را در کمال صراحت ذکر کرده، یعنی عبادت را به عنوان غایت خلقت ذکر نموده است» سپس شهید در همین کتاب به حدیثی از نهج البلاغه اشاره می‌کند که « قومی خداوند را عبادت میکنند برای بهشت که آن عبادت تجار است، گروهی خداوند را عبادت میکنند از روی ترس که این عبادت نوکران است و گروهی خداوند را عبادت میکنند برای سپاسگذاری(شکرا له) که این عبادت آزادگان است». پس در عبادت هم مراتبی وجود دارد.

در ادامه با هدفی متفاوت نسبت به مسئله "عبادت" رو برو میشویم. استاد محمدرضا حکیمی در کتاب "منهای فقر" که اخیرا چاپ شده  و در باب مبارزه با فقر و فساد و برقرای قسط و عدالت در جامعه است، با استناد به آیه‌ی "و ما رسولان را ارسال کردیم با بینات، و با آن ها کتاب و میزان نازل کردیم، تا مردم اقامه قسط کنند"(حدید،25) میگوید: «انقلابی ترین فریادگرانِ تاریخِ انسان و قاطع ترین مدافعانِ حقوقِ خلق‌های محروم و مظلوم پیامبران بوده‌اند و هدف‌های اصلی و اساسی پیامبران بنا بر نص قرآن کریم- دفاع از انسان محروم است و رسیدن به جامعه انسانی منهای فقر... عدالت یک امر مطلق است و محل تحقق آن "ناس" است، یعنی سراسر جامعه از درون بزرگترین شهرها تا دورافتاده ترین آبادی ها و فراموش شده ترین روستاها» این آیه هدف بعثت پیامبران را به صراحت اقامه قسط توسط مردم (ناس) بیان میکند.

حال کدام از هدف های بالا اقامه قسط و عبادت- هدف اصلی است و کدام یک به عنوان مقدمه برای دیگری است؟

مسلم آن است که نمی توان ادعای دین داری و مسلمانی داشت و برای اقامه ی قسط که از طرف قرآن به همه مردم محول شده است و هدف بعث بیان شده بی تفاوت بود، دین فردیِ شخصیِ بی تفاوت نسبت به بی عدالتی، فقر و فساد نه تنها به مذاق ظالمان بد نمی آید که برای پرورش چنین افرادی برنامه ریزی هم میکنند.

از طرفی هم نمی توان فقط و فقط دم از مبارزه با فقر، فساد و تبعیض زد و ارتقای فرهنگ دینی خود و جامعه را فراموش کرد.

ما با دوگانه ای روبرو هستیم که یکی عبادت را هدف زندگی میداند و برای آن مراتبی قائل است و دیگری هدف بعثت پیامبران را اقامه قسط در جامعه میداند و انسان ها را بدان فرا میخواند.

انتخاب مسیر به توانایی‌ها و استعداد‌های هر فرد هم وابسته است و برای دستیابی پایدار به هردو نیاز به نظاماتی است که دستیابی به هدف را آسان کند. با توجه به اینکه در شرایطی قرار داریم که مسئولان کشور مدعیان دین داری و اسلام هستند و نظام جمهوری اسلامی برقرار است، چه باید کرد؟ کلام را به دو سخن از شهید آوینی به نقل از کتاب "مبانی توسعه و تمدن غرب" و علامه حکیمی پایان میدهیم:

شهید آوینی: «اگر حکومت اسلامی می‌خواهد برای رشد و تکامل انسان برنامه‌ریزی کند اصالتا باید به ابعاد معنوی و روحانی وجود بشر توجه پیدا کند و در مرحله اول موانعی را که راه تعالی روحانی بشر به سوی خدا را سد کرده‌اند از سر راه بردارد و از جمله این موانع فقر مادی است. بنابراین، اولا توجه به از بین بردن فقر مادی امری تبعی است نه اصلی و ثانیا هدف از آن دستیابی به عدالت اجتماعی است نه توسعه. وظیفه اصلی حکومت اسلامی اصلا تزکیه و تعلیم اجتماع است، اما چون فقر و فقدان عدالت اجتماعی مانعی عظیم در برابر این هدف اصلی است، بالتبع، به التبع به از بین بردن فقر و سایر موانع میپردازد و به طور موازی در جهت تکامل و تعالی جامعه برنامه ریزی می‌کند.»

محمدرضا حکیمی: « امروزه که در عمل اگرچه به صورت ظاهر- قدرت در دست دینداران و مدعیان دینداری و عمل به احکام دین است، و قاعدتا باید قرآن کریم و قانون اساسی، ملا بی گفتگوی عملکردها، در جامعه، سیاست حکومت، عدالت و معیشت باشد، دفاع لفظی، مقاله ای، شعاری و خطابه ای از دین، ارزش چندانی نمیتواند داشته باشد، و ایراد سخنرانی های مکرر و انشایی و بدور از واقعیات زندگی انسان بی پناه ایرانی بیفایده است و سنگ بنایی نتواند بود و تفسیر متعالی دادن از نامتعالی ها راهگشایی نخواهد کرد»

اگر کمال مطلق یعنی خداوند را به عنوان هدف نهایی زندگی انسان در نظر بگیریم، فقر و بی عدالتی مانع طی این مسیر به سمت خداوند است. و از آنجا که نظامی منسوب به اسلام روی کار است این ایمان از طریق شعار دادن و سخنرانی و خطبه خوانی حاصل نخواهد شد(گرچه آن را نفی نمی کنیم) و باید حداکثر تلاش را انجام دهد (دهیم) تا قسط و عدل فراگیر شود و فقر و فساد برچیده شود. و اگر برای خود رسالتی اجتماعی قائل هستیم، باید به "اقامه ی قسط" به عنوان فاکتور اصلی انتخاب مسیر آینده زندگی در هر کجا که باشیم- نگاه کرد، چرا که پیامبر فرمود: «کاد الفقر ان یکون کفرا» و سخت است انتظار حفظ دین از فقیری که در خرج روز و شبش مانده و هر روز خبر اختلاس‌های ملیاردی را میشنود و فساد را با پوست و گوشتش احساس می‌کند.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی